مدح و ولادت امام محمد باقر علیه السلام
رسیده ماه رجب در سرم هوای مدینه نـوشـتهاند دوبـاره مـرا گـدای مـدیـنـه گرفـته است بـهـانه دلـم بـرای مـدیـنه فـدای چـار امـام گـره گـشـای مـدیـنـه کـبـوتـر دل من تا بـقـیع گـشته مسافر سلام مقصد پنجـم! سلام حضرت باقر نبود این دل ما حیدری اگر تو نبودی نبود روزی ما نوکـری اگر تو نبودی نداشت دین خدا لشکری اگر تو نبودی نداشت جسم تشیع سری اگر تو نبودی بزرگ و کوچک ما زیر دین راه نجاتت غلام حیـدر و زهـرا شدیم با زحماتت تویی همان که پیمبر رسانده است سلامت تویی که درک خلایق نمیرسد به مقامت شبیه زینب کبری حماسه داشت کلامت شده است منبر روضه حیات بخش ز نامت همیشه کرده حدیث تو گرم روضۀ ما را نـتـیجههای تـلاش توأیم و صادقت آقا امـام پـنجـم عـالـم، امـیـد پـنج تـنی تو بـزرگ تر ز تـمـام تـصورات منی تو فـدای عزم بلنـدت، امام بت شکنی تو خودت بگو بنویسم حسین یا حسنی تو تویی که وارث جمع فضائل حسنیـنی امـام امــتـی و مــیــوۀ دل حـسـنـیـنـی همیشه مثل حسن بود عادت تو کرامت زبانزد است در عالم همیشه جود و عطایت بزرگواری و دارد فقیر پیش تو حرمت و در مرام شما نیست دین به غیر محبت تو و کرم، تو و بخشش، تو و عطای فراوان همیشه لطف تو آقا شده است شامل مهمان تویی که حاصل عمرت همه معارف دین است به زیر پرچمت آقا کسی که سایه نشین است به دست او رگ خواب همه زمان و زمین است بقیع بیحرمت هم بهشت اهل یقین است به رغم خواستۀ منکران اصل ولایت حـرم نداشتـنت هم نکـرد کم ز مقامت تو یادگـار شهـیـد غـروب حادثـههایی تو در تـمامی حـالات، یـاد کربـبـلایی ز کودکـیت تو دلتـنـگ سیدالشـهـدایی تــو داغــدار امــامِ مُــرَمِّــلٌ بِـدِمــایـی چهار سالگیات را نمیبری دمی از یاد رقیه بین خرابه جلوی چشم تو جان داد |